نوشته هایی که پیشکش او می شود

ساخت وبلاگ
می خواهم فراموشت کنم ولی انگار ... ولی انگار از درون دستی به مغزت چنگ می اندازد خاطراتت را می گویم ... وقتی که نیستی پناهنده اش می شوم چشم می بندم و تو را بر بوم دلتنگی هایم نقاشی می کنم و اینگونه خاطرات تو  می شوند پناهگاه من خاطراتی که اصلا فکرش را هم نمی کردم دوباره سروکله شان پیدا شوند می آیند و داغ دلت را تازه می کنند کنارت می نشینند و جا خوش می کنند چای داغ صبحگاهی در این روزهای سرد پاییزی از تو می خواهند..... ممنونم از شما که هستید و هستیَم را رنگ آمیزی می کنید .... خاطراتت را می گویم .... نوشته هایی که پیشکش او می شود...
ما را در سایت نوشته هایی که پیشکش او می شود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8persian109 بازدید : 111 تاريخ : يکشنبه 5 دی 1395 ساعت: 0:46

کاش می شد وقتی کسی را دوست داریم او هم از عشقش بگوید از بودن از یک حس خوبی مثل خواستنت و عاشقانه هایی که پرت کند حواست را گاهی پرت کند به دوستت دارم های ساده دوستت دارم های ساده ای که لا به لای حرف های نگفته ات از عمق نگاه ساده اش بشود دید دلم می خواهد ... بی خیال بیا خیالت را جمع کن و با خودت ببر نمی گذارد خوابم ببرد بیا که پاییز از تمام درختان شهر بالا رفته است و خاطراتت را که باد به کف خیابان ریخته است خاطراتی که آمده اند و روبرویم نشسته اند بغضٍ گلویم را گرفته اند و راهٍ اشکم را بند آورده اند .... بیا و دست خاطراتت را بگیر و با خودت ببر نوشته هایی که پیشکش او می شود...
ما را در سایت نوشته هایی که پیشکش او می شود دنبال می کنید

برچسب : کاش می شد آدمی وطنش را,کاش میشد اما نمیشه,کاش می شد, نویسنده : 8persian109 بازدید : 109 تاريخ : يکشنبه 5 دی 1395 ساعت: 0:46